دختر عموهای گرامی زنگ زدن و گفتن که شب کجایی؟ گفتیم خونه. گفتن که پس یلدا میاییم پیشتون و ما... تازه فهمیدیبم که شب یلداست شب!
با کلی مشاوره با مهمونا ، شام از فسنجون به ته چین مرغ و سالاد تغییر یافت. یه کیک کدو تنبل هم پختیم و منتظر میهمان ها وهمسر ، که بیایند . اومدند و نامردا ساعت 11 رفتن. خوابشون می اومد.. مهمونه داریم ما!
ولی خوب بود. انگیزه شدند.
http://s6.picofile.com/file/8229257734/DSC07919.jpg